غزل شالی
سلام عزیزان، حالِ شعرتان! عالی
و شعر می آید به تو، چه خوشحالی!
هیس... کمی شعر گفته ام...من هم
چه اتفاق بزرگی ، کمی شدم خالی !
صدای کر کر خنده ،ردیف آخر ... چپ
و سمت راست نشسته جناب... جنجالی
آهای... با توام عزیزم جواب بده
چو ماست در ته سالن سپید می نالی
سری روی گوشی و... سری پسِ گوشی
دو صندلی سه نفر ، دو صندلی خالی !
من از جنوبِ شمالم و پاسبان غزل
بیا به دفتر شعرم نشا نما شالی
من از شما هستم، دوشنبه ها تا شعر
به پاس لطف شما می زنم غزل فالی
که چند بیتش سبز ، وچند اوق اش سرخ
کمیش رنگارنگ ، کمیش خالخالی
#نظرنژاد_کدخدا
@nazarnezhad_kadkhoda2
:: برچسبها:
شالی ,
نظرنژاد ,
کدخدا ,
مازندران ,
,
:: بازدید از این مطلب : 422
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3